الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

ویژه نامه سال روز ازدواج حضرت علی با فاطمه علیهما السلام

 خلاصه ای از زندگانی حضرت امام هادی علیه السلام

ویژه نامه عید غدیر خم

وقایع ماه ذی‌الحجه ...

تفسیر صفحۀ ۴۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۳ - تفسیر نور:

«وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلی‏ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ» و اگر در سفر بودید و نویسنده‌‏ای نیافتید، وثیقه‌ای بگیرید و اگر به یکدیگر اطمینان داشتید (وثیقه لازم نیست.) پس کسی که امین شمرده شده، امانت (و بدهی خود را به موقع) بپردازد و از خدایی که پروردگار اوست پروا کند. و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند، پس بی‌‏شک قلبش گناهکار است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۳:

هر گاه برای تنظیم سند بدهی نویسنده‌‌ای نبود، می‌‏توان از بدهکار گرو و وثیقه گرفت، خواه در سفر باشیم یا نباشیم.

بنابراین جملۀ «إِنْ کُنْتُمْ عَلی‏ سَفَرٍ» برای آن است که معمولًا در سفرها انسان با کمبودها برخورد می‌کند.

نظیر جملۀ «إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّةِ» یعنی هنگامی که مرگ به سراغ شما آمد وصیّت کنید. با اینکه می‌دانیم وصیّت مخصوص زمان مرگ نیست، لکن آخرین فرصت آن، زمان فرا رسیدن مرگ است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۳:

۱. شرط وثیقه، به دست گرفتن و در اختیار بودن است. «مَقْبُوضَةٌ»

امام باقر علیه‌السّلام فرمود: «لا رهن إلّا مقبوضة» رهن، بدون قبض نمی‌شود. «تهذیب، ج ۷، ص ۱۷۶»

۲. کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کند، در برابر طلب، وثیقه بگیرید. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ»

۳. جایگاه افراد در احکام تفاوت دارد؛ برای ناشناس رهن و برای افراد مطمئن بدون رهن. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ»

۴. نگذارید اعتمادها و اطمینان‌‏ها در معاملات سلب شود. «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ» فلسفۀ رهن گرفتن، اطمینان است که اگر بدون آن اطمینان بود، رهن گرفتن ضرورتی ندارد.

۵. افراد آگاه به حقوق مردم، در برابر مظلومان مسئولند. «وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ»

۶. آنجا که بیان حق لازم است، سکوت حرام است. «وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ»

۷. انحراف درونی، سبب انحراف بیرونی می‌شود. قلب گناهکار، عامل کتمان گواهی می‌‏شود. «وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ»

۸. ایمان به اینکه خداوند همه کارهای ما را می‌‏داند، سبب پیدایش تقوا و بیان حقایق است. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۴ - تفسیر نور:

«لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، تنها از آنِ خداست. (بنابراین) اگر آنچه را در دل دارید آشکار سازید یا پنهان دارید، خداوند شما را طبق آن محاسبه می‌کند. پس هر که را بخواهد (و شایستگی داشته باشد) می‌بخشد و هر که را بخواهد (و مستحقّ باشد) مجازات می‌کند و خداوند بر هر چیزی تواناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۴:
انواع حالت‌های قلبی:

علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می‌‏فرماید: حالات قلبی انسان دو نوع است:

گاهی خطور است که بدون اختیار چیزی به ذهن می‌‏آید و انسان هیچگونه تصمیمی بر آن نمی‌‏گیرد که آن خطور گناه نیست، چون به دست ما نیست؛

امّا آن حالات روحی که سرچشمۀ اعمال بد انسان می‌‏شود و در عمق روان ما پایگاه دارد، مورد مؤاخذه قرار می‌گیرد.

ممکن است مراد آیه از کیفر حالات باطنی انسان، گناهانی باشد که ذاتاً جنبۀ درونی دارد و عمل قلب است، مانند کفر و کتمان حق، نه مواردی که مقدّمۀ گناه بیرونی است.

انسان، در برابر روحیّات، حالات و انگیزه‏‌هایش مسئول است و این مطلب مکرّر در قرآن آمده است؛ از آن جمله:

- «یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ» «بقره، ۲۲۵» خداوند شما را به آنچه دل‌های شما کسب نموده است، مؤاخذه می‌کند.

- «فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ» «بقره، ۲۸۳» به راستی که کتمان‌کننده، دل او گناهکار است.

- «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» «اسراء، ۳۶» همانا گوش و چشم و دل، هر کدام مورد سؤال هستند.

- «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» «نور، ۱۹» علاقۀ قبلی به شیوع گناه و فساد در میان مؤمنان، سبب عذاب دنیا و آخرت است.

حضرت علی علیه‌السّلام می‌‏فرمایند: مردم بر اساس افکار و نیّات خود مجازات می‌‏شوند. «نهج‌البلاغه، خطبۀ ۷۵»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۴:

۱. خداوند، هم مالک مطلق است «لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» و هم عالم مطلق «إِنْ تُبْدُوا» «أَوْ تُخْفُوهُ» و هم قادر مطلق. «وَ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»

۲. از کوزه همان برون تراود که در اوست. اعمال انسان‏‌ها نشان‌گر طرز تفکّر و اعتقادات درونی آنهاست. «تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ»

۳. مربّی باید مردم را میان بیم و امید نگه دارد. «فَیَغْفِرُ»، «یُعَذِّبُ»
تفسیر صفحۀ ۴۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۵ - تفسیر نور:

«آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ» پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان دارد و همۀ مؤمنان (نیز) به خدا و فرشتگان و کتاب‌ها (ی آسمانی) و فرستادگانش ایمان دارند (و می‌گویند:) ما میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمی‌گذاریم (و به همگی ایمان داریم) و گفتند: ما (ندای حقّ را) شنیدیم و اطاعت کردیم، پروردگارا! آمرزش تو را (خواهانیم) و بازگشت (ما) به سوی توست.
نکته‌های سوره بقره - آیۀ ۲۸۵:

در این آیه اصول دین (توحید، نبوّت، معاد) بیان شده است.

و در آیۀ بعد، آمادگی انسان برای انجام تکالیف الهی و درخواست رحمت و مغفرت از خدا مطرح می‌شود.

لذا در حدیث آمده است که این آیه و آیه بعد ارزش خاصّی دارند و تلاوت آن دو همانند گنج است.

تکریم پیامبر لازم است و حساب رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله از دیگران جداست.

لذا در این آیه ابتدا نام رسول خدا و ایمان او آمد و سپس نام مؤمنان و عقاید آنان.
دو آیه‌ای که همانند گنج هستند:

سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۵
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۵:

۱. تبلور مکتب در رهبر است. «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ»

۲. مبلغان دینی باید به آنچه دعوت می‌‏کنند، باور داشته باشند. «آمَنَ الرَّسُولُ»

۳. نزول کتب آسمانی، برای پرورش و تربیت انسان ‏هاست. «مِنْ رَبِّهِ»

۴. ایمان به همۀ انبیاء لازم است؛ چون تمام انبیاء یک هدف دارند. «کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ»

۵. زمینۀ دریافت مغفرت الهی، ایمان و عمل است. «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا»

۶. در کنار ایمان و عمل، باز هم باید چشم امید به رحمت و غفران الهی داشت. «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا»

۷. بخشش، از شئون ربوبیّت و زمینۀ پرورش است. «غُفْرانَکَ رَبَّنا»

تفسیر صفحۀ ۴۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۶ - تفسیر نور:

«لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» خداوند هیچ‌کس را جز به اندازۀ توانایی‌‌‌ اش تکلیف نمی‌کند، هر کس آنچه از کارها (ی نیک) انجام دهد به سود خود انجام داده و آنچه از کارها (ی بد) کسب کرده به ضرر خود کسب کرده است. مؤمنان می‌گویند: پروردگارا! اگر (در انجام تکالیف چیزی را) فراموش یا خطا نمودیم، ما را مؤاخذه مکن. پرودگارا! تکلیف سنگین بر ما قرار مده، آن‌چنان‌‌که (به خاطر گناه و طغیان) بر کسانی که پیش از ما بودند قرار دادی. پروردگارا! آنچه را (از مجازات) که طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقرّر نکن و از ما درگذر و ما را بیامرز و در رحمت خود قرار ده، تو مولی و سرپرست مایی؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۶:

گاهی منشأ فراموشی، سهل‌‌انگاری خود انسان است، که قابل مؤاخذه می‌باشد.

چنانکه خداوند می‌فرماید: «کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسی‏» «طه،۱۲۶» آنچنان‌که آیات ما بر تو آمد و تو آنها را فراموش کردی، همان‌گونه امروز نیز تو به فراموشی سپرده می‌شوی.

لذا در این آیه از فراموش‏کاری در کنار خطاکاری، طلب آمرزش می‌شود. در ضمن از مجازات‏‌های سنگین که در اثر طغیان و فساد امّت‌های پیشین بر آنها تحمیل شد، درخواست عفو می‌شود.

در این آیه انسان تمام مراحل لطف، را از خداوند می‌خواهد:

مرحلۀ اوّل عفو است که محو آثار گناه و عقاب است.

مرحلۀ دوّم مغفرت و محو آثار گناه از روح است

مرحلۀ سوّم بهره‏‌‌گیری از رحمت پروردگار و پیروزی بر کافران می‌باشد.

«لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» در آیات دیگر نیز فرموده است: «ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» «حج، ۷۸» و «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ» «بقره، ۱۸۵»

پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله نیز فرموده است: من به دین آسان و سهل مبعوث شده‏‌ام. «بعثنی بالحنیفیة السهلة السمحة» «بحار، ج ۲۲، ص ۲۶۳»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸۶:

۱. تکالیف الهی، بیش از توان انسان نیست. «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» اسلام، دینِ آسانی است، نه سخت‌گیری.

۲. اعمال ما آثاری دارد که بازتابش به خود ما برمی‌گردد. «لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا»

۳. انسان، آزاد و صاحب اختیار است. «لَها ما کَسَبَتْ»

۴. انجام یا ترک دستورات الهی، سود و ضررش برای خود ماست. «لَها» «عَلَیْها»

۵. کسانی که می‌گویند: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» و سراپا عادل و متّقی هستند، باز هم از خطا و نسیان‏‌های خود نگرانند و دعا می‌کنند. «إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا»

۶. به تاریخ گذشتگان و حوادث تلخ آنان بنگریم تا درس عبرت گرفته و به خدا پناه ببریم. «کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا»

۷. آداب دعا آن است که ابتدا به ضعف خود اقرار کنیم «لا طاقَةَ لَنا» سپس به عظمت خداوند گواهی دهیم «أَنْتَ مَوْلانا» آن گاه خواست خود را مطرح کنیم. «وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا»

۸. پیروزی اسلام بر کفر، خواستۀ دائمی مؤمنان است. «فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور ، ج ۱، ص ۴۵۸ - ۴۶۲.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۶۱تا۱۶۳

قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۶۱﴾

۱۶۱ - بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده ، آئینى پا بر جا و ضامن سعادت دین و دنیا، آئین ابراهیم همان کسى که از آئینهاى خرافى محیط خود روى گردانید و از مشرکان نبود.

Say: 'My Lord has guided me to a Straight Path, an upright religion, the creed of Abraham, he was upright, not from the idolaters. ' (161)

قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۲﴾

۱۶۲ - بگو: نماز و تمام عبادات من و زندگى و مرگ من ، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است .

Say: 'My prayers and my worship (for example, pilgrimage and sacrifice), my life and my death, are all for Allah, the Lord of the Worlds. (162)

لَا شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ﴿۱۶۳﴾

۱۶۳ - شریکى براى او نیست ، و به همین دستور یافته ام ، و من نخستین مسلمانم !

He has no partner, with that I am commanded, and I am the first of the submitters (Muslims). ' (163)

تفسیر
این است راه مستقیم من

این چند آیه و آیات دیگرى که بعد از آن مى خوانیم و سوره انعام با آن پایان مى پذیرد در حقیقت خلاصه اى است از بحثهاى این سوره که در زمینه مبارزه با شرک و بت پرستى بیان شده و تکمیل و توضیح بیشترى روى آنها است ، در حقیقت این سوره با دعوت به توحید و مبارزه با شرک شروع و با همان بحث نیز خاتمه مى یابد.
نخست در برابر عقائد و ادعاهاى دور از منطق مشرکان و بت پرستان ، خداوند به پیامبرش دستور مى دهد که بگو پروردگار من مرا به راه راست که نزدیکترین راهها است هدایت کرده است (این راه راست همان جاده توحید و یکتاپرستى و در هم کوبیدن آئین شرک و بت پرستى است ) (قل اننى هدانى ربى الى صراط مستقیم ).
جالب توجه اینکه : این آیه و تعداد زیادى از آیات قبل و بعد با جمله قل : بگو شروع مى شود، و شاید هیچ سوره اى در قرآن ، این اندازه ، این جمله در آن تکرار نشده باشد، و این در حقیقت درگیرى شدید پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را در این سوره با منطق مشرکان منعکس مى کند.
و نیز راه هر گونه بهانه را بر آنها مى بندد زیرا تکرار کلمه قل نشانه این است که تمام این گفتگوها به فرمان خدا و به تعبیر دیگر عین منطق پروردگار است ، نه نظرات شخص پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ).
روشن است ذکر کلمه قل در این آیات و مانند آنها در متن قرآن ، براى حفظ اصالت قرآن و نقل عین کلماتى است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) وحى شده و به تعبیر دیگر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچگونه تغییرى در الفاظى که بر او وحى مى شد نمى داد و حتى کلمه قل را که خطاب پروردگار به او است ، عینا ذکر مى کرد.
سپس این صراط مستقیم را در این آیه و دو آیه بعد توضیح مى دهد: نخست مى گوید: آئینى است مستقیم در نهایت راستى و درستى ، ابدى و جاویدان و قائم به امور دین و دنیا و جسم و جان (دینا قیما).
و از آنجا که عربها علاقه خاصى به ابراهیم نشان مى دادند و حتى آئین خود را به عنوان آئین ابراهیم معرفى مى کردند، اضافه مى کند که آئین واقعى ابراهیم همین است که من به سوى آن دعوت مى کنم نه آنچه شما به او بسته اید (ملة ابراهیم ).
همان ابراهیم که از آئین خرافى زمان و محیط اعراض کرد، و به حق یعنى آئین یکتاپرستى روى آورد (حنیفا).
حنیف به معنى شخص یا چیزى است که تمایل به سوئى پیدا کند، ولى در اصطلاح قرآن به کسى گفته مى شود که از آئین باطل زمان خود روى گرداند و به آئین حق توجه کند.
این تعبیر گویا پاسخى است به گفتار مشرکان که مخالفت پیامبر را با آئین بت پرستى که آئین نیاکان عرب بود نکوهش مى کردند، پیامبر در پاسخ آنها مى گوید: این سنتشکنى و پشت پا زدن به عقائد خرافى محیط، تنها کار من نیست ، ابراهیم که مورد احترام همه ما است نیز چنین کرد.سپس براى تاکید مى افزاید که او هیچگاه از مشرکان و بت پرستان نبود (و ما کان من المشرکین ).
بلکه او قهرمان بت شکن و مبارز پویا و پیگیر با آئین شرک بود.
تکرار جمله حنیفا و ما کان من المشرکین در چند مورد از آیات قرآن با ذکر کلمه مسلما یا بدون آن براى تاکید روى همین مساله است که ساحت مقدس ابراهیم که عرب جاهلى به او افتخار مى کرد از این عقائد و اعمال غلط پاک بود.
در آیه بعد اشاره به این مى کند که بگو نه تنها از نظر عقیده من موحد و یکتاپرستم بلکه از نظر عمل ، هر کار نیکى که مى کنم ، نماز من و تمام عبادات من و حتى مرگ و حیات من همه براى پروردگار جهانیان است براى او زنده ام ، به خاطر او مى میرم و در راه او هر چه دارم فدا مى کنم ، تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستى من او است (قل ان صلاتى و نسکى و محیاى و مماتى لله رب العالمین ).
نسک در اصل به معنى عبادت است و لذا به شخص عبادت کننده ناسک گفته مى شود ولى این کلمه بیشتر درباره اعمال حج به کار مى رود، و مى گویند: مناسک حج ، بعضى احتمال داده اند که نسک در اینجا به معنى قربانى بوده باشد ولى ظاهر این است که هر گونه عبادتى را شامل مى شود، در واقع نخست اشاره به نماز (صلوة ) به عنوان مهمترین عبادت شده ، بعد همه عبادات را به طور کلى بیان کرده است ، یعنى هم نماز من و هم تمام عباداتم و حتى زندگى و مرگم ، همه براى او است .
در آیه بعد براى تاکید و ابطال هر گونه شرک و بت پرستى ، اضافه مى کند: پروردگارى که هیچ شریک و شبیهى براى او نیست (لا شریک له ).
سرانجام مى فرماید: و به این موضوع ، من دستور یافته ام و من اولین مسلمانم (و بذلک امرت و انا اول المسلمین ).
چگونه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) اولین مسلمان بود.

در آیه فوق پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به عنوان اولین مسلمان ذکر شده است ، و در این باره در میان مفسران گفتگو است ، زیرا مى دانیم اگر منظور از اسلام معنى وسیع این کلمه بوده باشد تمام ادیان آسمانى را شامل مى شود و به همین دلیل این کلمه (مسلم ) بر پیامبران دیگر نیز اطلاق شده است ، درباره نوح (علیه السلام ) مى خوانیم : و امرت ان اکون من المسلمین مامورم که از مسلمانان باشم (یونس - 72)
و درباره ابراهیم خلیل (علیه السلام ) و فرزندش اسماعیل نیز مى خوانیم : ربنا و اجعلنا مسلمین لک : خداوندا ما را براى خودت مسلمان قرار ده (بقره - 128)
و درباره یوسف (علیه السلام ) آمده است توفنى مسلما: مرا مسلمان بمیران (یوسف - 101) و همچنین پیامبران دیگر.
البته مسلم به معنى کسى است که در برابر فرمان خدا تسلیم است و این معنى درباره همه پیامبران الهى و امتهاى مؤ من آنها صدق مى کند، با این حال ، اولین مسلمان بودن پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) یا از نظر کیفیت و اهمیت اسلام او است ، زیرا درجه تسلیم و اسلام او بالاتر از همگان بود و یا اولین فرد از این امت بود که آئین قرآن و اسلام را پذیرفت .
در بعضى از روایات نیز وارد شده است : که منظور نخستین کسى است که در عالم ارواح به دعوت پروردگار و سؤ ال او در زمینه الوهیتش پاسخ مثبت داد.
در هر حال آیات فوق روشنگر روح اسلام و حقیقت تعلیمات قرآن است ، دعوت به صراط مستقیم ، دعوت به آئین خالص ابراهیم بت شکن ، و دعوت به نفى هر گونه شرک و دوگانگى و چندگانگى ، این از نظر عقیده و ایمان . و اما از نظر عمل ، دعوت به اخلاص و خلوص نیت و همه چیز را براى خدا بجا آوردن است ، براى او زنده بودن و در راه او جان دادن ، و همه چیز را براى او خواستن ، به او دلبستن و از غیر او گسستن ، به او عشق ورزیدن و از غیر او بیزارى جستن است .
چقدر فاصله است میان این دعوت صریح اسلام و میان اعمال جمعى از مسلمان نماها که چیزى جز تظاهر و خودنمائى نمى فهمند و نمى دانند، و در هر مورد به ظاهر مى اندیشند، و نسبت به باطن و مغز، بى اعتنا هستند، و به همین دلیل حیات و زندگى و اجتماع و جمعیت و افتخار و آزادى آنها نیز چیزى جز پوستهاى بى مغز نیست !.

*****************

ابا عبد الله رو کرد به فرزندان عقیل و فرمود: اولاد عقیل! شما یک مسلم دادید کافى است،از بنى عقیل یک مسلم کافى است، شما اگر مى‏‌خواهید برگردید، برگردید. عرض کردند: یا ابا عبد الله! یابن رسول الله! ما تا حالا که مسلمى را شهید نداده بودیم در رکاب تو بودیم، حالا که طلبکار خون مسلم هستیم رها کنیم؟ ابدا، ما هم در خدمت‏ شما خواهیم بود تا همان سرنوشتى که نصیب مسلم شد نصیب ما هم بشود ...

https://imamhussain.org/persian/31418

یزید بن مغفّل بن جعف بن سعد

سماوی در ابصار العین آورده است: «یزید بن مغفّل یکى دیگر از دلیران شیعه و از شعراى کارآمد بود و از اصحاب حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) بود که در صفّین همراه ایشان جنگید و از سوى آن حضرت به جنگ خریت که از خوارج بود اعزام شد و هنگامى که مغفل بن قیس، خریت را کشت، یزید بن مغفل در طرف راست او بود چنانکه طبرى نقل کرده. مرزبانى در «معجم الشعرا» گفته است که او از تابعین و پدرش از اصحاب بود. صاحب «الخزانه» نیز گفته است که او با حسین (علیه السّلام) در سفر مکه به سوى عراق همراه بود و حضرت امام حسین (علیه السّلام) او را به همراه حجاج جعفى پیش عبید اللّه الحرّ الجعفی فرستاد و در روز عاشورا قهرمانانه جنگید تا به شهادت رسید.»

 
شهید رئیسی بهترین شکل تقوا را در اطاعت از رهبری فریاد کشید. همواره خود را سرباز رهبری می‌دانست، نه رقیب. خود را گزینه بدیل قدرت ندانست و تلاش کرد مدام پیروی از رهبری را به دیگران بیاموزد... (همسر شهید جمهور)

 بخشی از وصیت نامه شهید علی هاشمی:

و ای امّت مسلمان ... بدانید که این منافقان هرگاه قدرت به دستشان بیفتد، آن چنان با شما رفتار می‌کنند که مغولان با ایرانی‌ها کردند. به قول امام عزیزمان که می‌فرمایند: منافقین از کفار بدترند، به راستی چه سخن درستی است ؛ چون این منافقان هستندکه خون شهیدان ما را پایمال می‌کنند ...

بخشی از وصیت‌نامه شهید علی تاج احمدی تبریزی:

شهادت: بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۲، در پاسگاه زید

تکلیف شما امت، حضور همیشگى‏تان در صحنه است؛ صحنه‎ی مبارزه و پیکار، که شیاطین از این مى ‏ترسند و این بر شما حجت است. برادران و خواهران! این است پیام خون تمامى شهداى اسلام: ما رفتیم و به وظیفه‎ی خود عمل کردیم و با خون خود نهال اسلام را آبیارى کردیم و این شمایید که باید پاسدار دستاوردهاى این خون‎ها باشید و شمایید که باید با دشمنان اسلام تا آخرین قطره‎ی خون‎تان پیکار کنید ...

بخشی از وصیت‌نامه شهید قدرت الله فصیحی رامندی

بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۲، در پاسگاه‌زید

اگر سعادتْ مرا یارى کرد و شهید شدم، دست هایم را مُشت کرده روى سینه‏ ام بگذارید تا دشمنان اسلام و انقلاب بدانند که همیشه آماده و از آنان بیزار هستم. چشم هایم را باز بگذارید تا بدانند که کورکورانه از دنیا نرفتم و پرچم خونین «لا اله الا الله» را روى سینه‏ ام بگذارید تا بدانند هدفم جز اسلامْ چیز دیگرى نبوده است. ...و امّا شما اى ملت مسلمان و اى حافظان انقلاب! مبادا لحظه‏ اى به خواب غفلت بروید، که وقتى چشم باز می کنیدْ کار از کار گذشته باشد؛ همان طورى که شهیدِ مظلومْ آیت الله بهشتى را نشناختیم و وقتى شناختیم که دیگر «بهشتى» یی در کار نبود.

بخشی از وصیت‌نامه  شهید ابوالفضل بختیاری

بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۶، در مریوان

برادران عزیزم! وقتی من شهید شدم، نگذارید اسلحه ی من بر زمین بیفتد. خواهران مهربانم! از شما هم تقاضا دارم که با حجاب بوده و به دستورات اسلام عمل کنید...

بخشی از وصیت‌نامه شهید قاسم نیک‌جو

شهادت: بیست و نهم فروردین ۱۳۶۳، در دشت آزادگان

برادران و خواهرانم! این چند جمله را به عنوان تذکُّر از برادر کوچک خودتان بپذیرید: همه در قبال انقلاب مسؤول هستیم؛ پس در مورد مسایل انقلاب بی تفاوت نباشید و خودتان را در مسیر انقلاب قرار دهید. همه ی شما و همه ی ما در قبال این شهدا -که برای خدا و یاری اسلام خون شان بر زمین ریخته شده است- مسؤول هستیم و باید هر کس به اندازه ی توانش خدمت کند که -ان شاء الله- خدمت می کنید. مسأله ی دیگر این که به مسایل عبادی و دینی خودتان توجه داشته باشید؛ به خصوص در انجام واجبات! خواهرانم! به جز خوبی و مهربانی از شما چیز دیگری ندیدم. سعی کنید در تربیت فرزندان تان دقت داشته باشید و از همان کودکی با مسایل دینی آشنای شان کنید؛ البته باید خودتان انجام دهید (که انجام می دهید) تا آن ها هم از شما یاد بگیرند. وقتی شما نماز اول وقت بخوانید، در ماه مبارک رمضان روزه دار باشید، در زندگی شما غیبت نباشد و حجاب تان را رعایت کنید، فرزند شما هم یاد می گیرد. خلاصه ی کلام اینکه شما در قبال انقلاب و فرزندان تان، مسؤول هستید. برادرانم! شما هم باید طوری فرزندان تان را تربیت کنید تا در آینده برای انقلاب و اسلام مفید باشند...

بخشی از وصیت‌نامه شهید محمد ابراهیم زارع پور

شهادت: بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر

همیشه دعاگوی پاسداران و رزمندگان اسلام باشید و از امام عزیز، تشکر کنید که ایران را از تاریکی بسوی نور هدایت کرد...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «حسن سقایی پورسکل»

شهادت: ششم خرداد 1365، در فاو

شهادت من یک پیروزی است و این پیروزی، پیروزی اسلام است. این پیروزی بر همه مبارک باد ...

گوش به حرف‌های منافقان ندهید، به رادیوهای بیگانه گوش نکنید و همواره به فرمان‌های امام امت گوش فرا دهید.

امیدوارم خداوند، پیروزی نهایی را هر چه زودتر نصیب اسلام و مسلمانان کند ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «فضل الله عسکری بشکانی»

شهادت: 18 اردیبهشت 1361 با سمت تک تیرانداز در خرمشهر

از امام امت، خمینیِ بت‌شکن، تا آخرین قطره خونی که در رگ‌هایتان جاری است و تا زمانی که توان حرکت و دفاع در برابر کافران و ابرقدرت‌های جهان دارید، پشتیبانی کنید و پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا آسیبی به شما نرسد ...

پس از شهادتم، اگر دشمنی دیگر از نقطه‌ای دیگر شما را مورد حمله قرار داد، با قدرت در برابرش بایستید. هرگز تسلیم نشوید و از حسین (ع) درس بگیرید و ادامه‌دهندگان راه او باشید ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «حسن اعمی برنطین»

شهادت: پانزدهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر

پیام من به ملت شهید پرور ایران این است که ای ملت، امام را تنها نگذارید و در جبهه و پشت جبهه، یاری‌گر این انقلاب باشید، تا ان‌شاءالله این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) متصل گردد.

پیام من به خانواده‌ام این است که روحیه انقلابی خود را حفظ کنند، در برابر شهادت من صبر و استقامت داشته باشند، مردم را هدایت کنند و برای مبارزه با آمریکا آماده باشند ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «محمد بازماندگان قشمی»

شهادت: پانزدهم اردیبهشت 1361، در ام‌الرصاص

ارواح شهیدان، زمانی آرام خواهد گرفت که اسلام در ایران و سپس در سراسر جهان مستقر شود و امام مهدی (عج) پرچم اسلام را در جهان به اهتزاز درآورد. امیدوارم عزیزان و نزدیکانم آن روز را ببینند و از سربازان آن حضرت باشند ...
 

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «خلیل عجم قشمی»

شهادت: هفدهم اردیبهشت 1361، در تنگه چزابه

حال فرصتی پیش آمده تا به یاری خداوند متعال، به جبهه‌های حق علیه باطل بروم و از سربازان امام حسین (ع) باشم، زیرا سیدالشهدا نیز برای احیای دین مبین اسلام قیام کرد و ما هم به فرمان رهبر عزیزمان، امام خمینی، برای احیای دین اسلام قیام می‌کنیم...
 

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «علی مسلم‌زاده»

شهادت: بیست و چهارم اردیبهشت، 1362 در کرمانشاه

وصیتم به امت شهیدپرور این است که همیشه و در هر حال، خود را پیرو ولایت فقیه بدانید و از دستورات پیامبرگونه امام تبعیت کنید...

بخشی از وصیت‌نامه شهید «مجید مقرّی»

شهادت: اول اردیبهشت ۱۳۶۷

از برادران هم سن و سال خودم این خواهش را دارم که درس خود با بخوانند و نگذارند که سودجویانى همچون منافقین در رتبه‌اى بالا راه یابند و ... به این انقلاب و به این امت زخم بزنند؛ و از شما برادران مى‌خواهم که سنگر مدرسه و مسجد و پایگاه‌های بسیج را خالى نگذارید و یک لحظه از خدا غافل نگردید...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید «محمد صادق‌راه بهمنی»

شهادت: چهارم اردیبهشت، 1365 در فاو

از خواهران و برادرانم می‌خواهم که وحدت و همبستگی خود را حفظ کنند و همیشه گوش‌ به‌ فرمان امام باشند و دستورات او را مو به مو اجرا کنند. از همسر و دخترانم می‌خواهم با حجاب و تقوای خود، اسلام عزیز را یاری دهند...

بخشی از وصیت‌نامه شهید «نورمراد رضایی»

شهادت: 24 اسفند 1363، در هورالعظیم

امیدوارم که راه مرا که راه حسین(ع) است ادامه دهید. برای من ناراحت نباشید که چون شهید زنده شما را به تبعیت از امام عزیز سفارش می کنم و مبادا در برابر شهادت من گریه کنید که دشمن شاد شود ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید کریم ماهری

شهادت: یازدهم مرداد ۱۳۶۹، در بانه در هنگام درگیری با گروه‌های ضد انقلاب

نماز را احیا کنید زیرا بهترین اعمال خواندن نماز در اول وقت است و در راه خدا جهاد کنید بنابه فرمایشات پیشوایان دینمان، دشمنان دین و قرآن را بشناسید و آنها را نابود کنید ...

با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد. همیشه راضى به قضاى الهى باشید و همه رزمندگان کفر ستیز اسلام را دعا کنید. برای رفتگان قرآن بخوانید و هر پنچشنبه آن را به شهدا هدیه کنید. همیشه پشتیبان امام امت باشید، با یکدیگر مهربان باشید و همیشه وحدت کلمه را حفظ کنید. نگذارید اجانب بین شما رخنه کند و شیطان اهریمن شما را اغفال نماید ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید محمود علی روشنی پور

شهادت: دهم بهمن 1360، در میمک

من آرزو دارم شهید نشوم تا هنگامی که دشمن را به لرزه بیندازم تا بفهمد که اسلام و آن هم اسلام راستین فقط در پیروی از خط امام خمینی میباشد و هنگامی که دشمنان اسلام دیدند که اسلام قویتر از آنست که آنان تصور می‌کردند هنگامی که ثابت کردیم ما پیروان خمینی فقط بندگان خداوندیم و دیگر در برابر هیچ قدرتی تسلیم نخواهیم شد آنگاه که دشمن یا نابود شود یا تسلیم، آن هنگام دیگر آرزویی ندارم غیر از لقاء الله [یعنی] شهادت ...

 
بخشی از وصیت‌نامه شهید «عباس روندی»

شهادت: دهم اسفند1364 در سلیمانیه

چند جمله نیز برای امت حزب الله و شهید پرور می‌نویسم امت حزب‌الله می‌دانید که الان تمام جهان بخصوص ابرقدرت‌های جهان علیه ما دسیسه می‌کنند و ما فقط خدا را داریم و بس امروز اسلام در خطر است و ما نباید دست روی دست بگذاریم و کاری انجام ندهیم. باید بیندیشیم که چرا جهان با ما دشمن است؟ پاسخ روشن است برای این که حرف ما حق است ما هیچ نیتی نداریم جز این که احکام خدا در روی زمین حاکم گردد و مگر غیر از این است که ما پیرو راه حسین (ع) هستیم، حسین(ع) چه می‌خواست جز این که فساد از بین برود و احکام خدا حاکم گردد؟
امت شهید پرور همیشه وحدت خود را حفظ کنید. رهبران ما همیشه در مورد وحدت به ما سفارش می کنند و خدا هم ما را به وحدت دعوت کرده است تا آنجایی که قرآن می فرماید به ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید حمیدرضا زمانی مجد

شهادت: دوم مرداد 1367، در مریوان

در آخر سخنی با شما مردم دارم، می دانم که خود آگاهید اما سخن آخرم این است که بیشتر مدافع انقلاب باشید و از ارزشهای والای اسلامی و انسانی پیروی کنید تنها به خدا توکل کنید. مبادا امام را چون اهل کوفه که ابا عبدالله را بی یاور گذاشتند تنها گذارید و کلام آخر اینکه بر سختی ها و مشکلات فایق آیید که خدا یار محرومان خواهد بود ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید مهدی عصارزاده

شهادت: بیست و نهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱، در شلمچه

امیدوارم در راه اسلام عزیز و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) ثابت قدم و استوار باشید و فرامین این سلاله پاک امامان را با دل و جان، سمعاً و طاعتاً بپذیرید ...
من خیلی خوشحالم از اینکه این سعادت بزرگ نصیبم شد تا با سربازان اسلام به جنگ کفار خارجی در جنوب و غرب و منافقین بدتر از کفار بروم و از کیان اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی دفاع نمایم ...

 

بخشی از وصیت‌نامه شهید خداداد لطیفی

شهادت: 30 اسفند ماه 1366 در دشت ذهاب

از من به شما نصیحت که همه با هم دوست و مهربان باشید و نگذارید دشمن در شما رخنه کند و یا خدای نکرده برای شما سخن چینی کند ...

 

 حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «همه‌ی دوستان -‌و نیز همه‌ی دشمنان- بدانند خطّ جهاد مقاومت با انگیزه‌ مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما [شهید سلیمانی] تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۳

 

بخشی از وصیت‌نامه شهید فتح‌الله گودینی

شهادت: 27 بهمن 1364 در سلیمانیه

در آخر وصیت می‌کنم دست از اولیا و اوصیای الهی برندارید و آنها را شفیع خود قرار دهید و پشتیبان این جنگ تا پیروزی نهایی باشید زیرا اگر خدای ناکرده در این جنگ شکست بخوریم اسلام شکست سختی را متحمل می شود ...

بخشی از وصیت‌نامه شهید غلامرضا گودینی

شهادت: 16 مرداد 1366 با سمت فرمانده گردان حنین در سردشت

از شما عزیزان تمنا دارم که گوشهایتان را تیز و چشم هایتان را باز نمایید و نگذارید از خط پر ارزش امام (ره) توسط مقدس نمایان، شاخه‌هایی جدا شود مواظب باشید و بدانید که منافق حیله‌گر است و می تواند از هر لباس و از هر نقابی استفاده کند. امت شهید پرور همیشه وحدت خود را حفظ کنید. رهبران ما همیشه در مورد وحدت به ما سفارش می‌کنند و خدا هم ما را به وحدت دعوت کرده است تا آنجایی که قرآن می‌فرماید به ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید ...

 بخشی از وصیت‌نامه شهید عبدالکریم گودینی

شهادت: هشتم اسفند 1364، در سلیمانیه

مواظب باشید که دشمنان اسلام چه در داخل و چه در خارج می‌خواهند به انقلاب ما ضربه بزنند و یکی از نمونه‌های آن جنگ تحمیلی بعثیان ... است. ای جوان‌ها شما می‌بایست این انقلاب را حفظ و حراست نمایید. فریب گروهک‌های منافق را نخورید. پدران و مادران عزیز فرزندانتان را با تربیت و اخلاق اسلامی آشنا کنید تا در دامن این گروه‌ها گرفتار نشوند ...

دانشجویان و دانش آموزان عزیز شما در انقلاب نقش مهمی داشتید، نگذارید افراد ناخلف در دانشگاهها و مدارس رخنه کنند و فرزندان این انقلاب را بفریبند. با هم مهربان باشید و بیشتر درباره ی اسلام مطالعه کنید ...

پدر و مادر گرامی هر وقت به یاد من افتادید و خواستید برای من گریه کنید به یاد آن روزی بیفتید که امام حسین (ع) شجاعانه همراه یاران وفادارش در صحرای داغ کربلا جنگید تا جان خود را فدای اسلام کرد و یاد آن روزی بیفتید که جوانان ما سینه سپر کرده و در مقابل توپ و تانک طاغوت زمان شاه خائن ایستادگی کردند.

آری به یاد آن روزی باشید که حضرت عباس مردانه و شجاعانه در راه اسلام و برای از بین بردن کفر با مشرکان زمان جنگید و هر دو دست نازنینش را فدای اسلام کرد. ای پدر و مادر به خون پاک امام حسین(ع) قسم یاد می کنم و به شما قول می دهم که ما پاسداران حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش بت شکن زمان امام خمینی ریشه ظلم و فساد را از بین خواهیم برد؛ البته اگر ما هم نباشیم، دیگر رزمندگان پرچم مقدس اسلام را در سرتاسر گیتی به اهتزاز درخواهند آورد. از شما ملت شهید پرور و ایثارگر می خواهم وحدت کلمه ای را که امام عزیزمان همیشه به آن سفارش می کنند از دست ندهید تا قانون اسلام به خوبی پیاده شود ...

مسجدها را که سنگری عظیم است پر و زنده نگه دارید و در دعای کمیل، نماز جمعه نماز وحدت و دعای توسل شرکت کنید قرآن را بیاموزید که اجر عظیمی خواهید برد به دیدار خانواده های شهدا بروید و از آنها دلجویی کنید که ثوابی بس بزرگ دارد به والدین خودتان احترام بگذارید تا خداوند از شما راضی شود ...

 

بخشی از وصیت‌نامه شهید رضا گودینی

شهادت: 23 فروردین 1362، در فکه

اما سفارش من به تمام دوستان و عزیزانم این است که پیام شهدا این است، امام را تنها نگذارید و از ولی فقیه اطاعت کنید. برادران برومند جنگ را فراموش نکنید که به قول امام حیثیت و شرف ما در گرو همین جنگ است...

برادران غیورم خدا می داند که ما هیچ آرزویی جز سلامتی امام و پیروزی رزمندگان اسلام نداریم و تمام آرزویمان را در دهانه مسلسلها خلاصه کرده ایم و بر سینه کافران فرود می آوریم و اما ای امام عزیز! اگر نتوانستم سرباز خوبی باشم و مسؤولیتم را خوب انجام بدهم شرمنده ام و امیدوارم که با ریختن خونم مسؤولیت سنگینم را که حاکی از خون هزاران شهید است، انجام بدهم ...
 

ویژه‌نامه الکترونیکی| امام در کلام شهدای استان هرمزگان

 بخشی از وصیت‌نامه شهید رسول گودینی

شهادت: 14 تیر 1360 در روستای قلعه شمشیر پاوه توســط نیروهای بعثی

اگر از امام فاصله بگیرید، بدانید که از قرآن و خدا دور شده‌اید. همواره روحانیت را اصل قرار دهید و پیرو راه آنان باشید ...

نقل قولی از شهید مدافع حرم لبنانی، شهید «محمد حسین جونی» در خصوص اهمیت حفظ توامان فعالیت فرهنگی و آمادگی نظامی ...

سبک زندگی شهید مدافع حرم شهید حامد جوانی ...

توصیه سردار شهید حسین همدانی درباره مواجهه با مواقع سختی و مشکلات ...

https://harimeharam.ir/category/14/1

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , قیام ۱۵ خرداد , روز مباهله , عید سعید غدیر خم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۴۹ قرآن کریم , سورۀ بقره , تفسیر نور , تفسیر سوره مبارکه انعام , مسلم , عقیل , یا ابا عبدالله , یابن رسول الله , یزید بن مغفّل بن جعف بن سعد , حضرت امام حسین (علیه السّلام) , روز عاشورا , شهادت , شهید رئیسی , تقوا , شهدای کربلا , شهید کربلا , اطاعت از رهبری , شهید جمهور , سرباز رهبری , شهید علی هاشمی , منافقان , قدرت , مغولان , منافقین از کفار بدترند , منافقین , کفار , خون شهیدان , شهید علی تاج احمدی تبریزی , شیاطین , شهید قدرت الله فصیحی رامندی , شهید ابوالفضل بختیاری , حجاب , شهید قاسم نیک‌جو , شهید محمد ابراهیم زارع پور , شهید حسن سقایی پورسکل , شهید فضل الله عسکری بشکانی , شهید حسن اعمی برنطین , شهید محمد بازماندگان قشمی , شهید خلیل عجم قشمی , شهید علی مسلم‌زاده , شهید مجید مقرّی , شهید محمد صادق‌راه بهمنی , شهید نورمراد رضایی , شهید کریم ماهری , شهید محمود علی روشنی پور , شهید عباس روندی , شهید حمیدرضا زمانی مجد , , شهید مهدی عصارزاده , شلمچه , شهید خداداد لطیفی , شهید فتح‌الله گودینی , شهید غلامرضا گودینی , شهید عبدالکریم گودینی , شهید رضا گودینی , شهید رسول گودینی , شهید مدافع حرم لبنانی , شهید محمد حسین جونی , فعالیت فرهنگی , آمادگی نظامی , سبک زندگی , شهید مدافع حرم , شهید حامد جوانی , سردار شهید حسین همدانی , شهید حسین همدانی , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۰ - تفسیر نور:

«وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ وَ مالِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ» و هر مالی را که انفاق کرده‌‏اید، یا نذری را که نذر کرده‌‏اید، پس قطعاً خداوند آن را می‌‌داند و برای ستمگران هیچ یاوری نیست.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۰:

۱. حال که خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترین مال را با والاترین اهداف خرج کنیم. «ما أَنْفَقْتُمْ» «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ»

۲. انفاق، مخصوص ثروتمندان و اموال زیاد نیست، مال کم را نیز انفاق کنید. «مِنْ نَفَقَةٍ» گاهی یک برگ زرد پائیزی، کشتی چندین مورچه در حوض می‌‏شود.

۳. ایمان به اینکه خداوند می‌داند، بهترین دلگرمی برای انفاق و عمل به تعهّدات و نذرهاست. «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ»

۴. تشویق و هشدار، در کنار هم عامل رشد است. جملۀ «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ» عامل تشویق، و جملۀ «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ» هشدار است.

۵. وفای به نذر، واجب و ترک آن ظلم است. «نَذَرْتُمْ» «ما لِلظَّالِمِینَ»

۶. ظلم به خود، راه توبه و کفّاره دارد، ولی در ظلمی که به محرومان به خاطر ترک انفاق می‌‏شود، ظالم هیچ یاوری ندارد. «وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»

۷. شفاعت، شامل حال افراد بخیل نمی‌‏شود.«وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»

همچنان‌که در سورۀ مدثّر آیۀ ۴۸ آمده است: «وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ» «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ» شفاعت شفیعان، آنان را (کسانی که انفاق نمی‌‏کنند) سود نمی‌‏رساند.

۸. اگر انگیزه بخل، استمداد و یاری خواستن از مال و مردم باشد، بدانید هر گاه قهر خداوند بیاید، نه مال و نه مردم کارآیی ندارند. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»

۹. جرم، با جریمه باید متناسب باشد. کسی که در دنیا با انفاق، یار دیگران نیست، در آخرت هم دیگران یاور او نخواهند بود. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱ - تفسیر نور:

«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» اگر صدقات را آشکارا بدهید، پس آن کار خوبی است، ولی اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، پس این برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را می‌زداید و خداوند به آنچه انجام می‌‏دهید آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱:

امام باقر علیه‌السّلام ذیل این آیه فرمود: زکات واجب را علنی پرداخت کنید، ولی زکات مستحب را مخفیانه بدهید. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۲۸۹»

شاید دلیل این باشد که زکات واجب یک وظیفۀ عمومی، معمولی و دور از ریا است.

گرچه آیه در مورد کمک‌‌های مالی است، ولی در فرهنگ اسلام، به هر کار خیری صدقه گفته می‌‏شود؛ حتّی اگر سنگی را از میان راه مسلمین کنار زدیم، صدقه است. بنابراین کمک به محرومان از طریق علم و آبرو و وساطت نیز صدقه می‌‏باشد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱:

۱. انفاقِ علنی، سبب تشویق دیگران و رفع تهمت بخل از انسان و یک نوع تبلیغ عملی است. «فَنِعِمَّا هِیَ»

۲. شرط رسیدگی به فقرا، مسلمان بودن آنها نیست. «الْفُقَراءَ»

۳. با اینکه صدقات و زکات، مصارف زیادی دارد، لکن نام فقرا در آیه نشانۀ اولویّت آنان است. «تُؤْتُوهَاالْفُقَراءَ»

۴. شما باید به سراغ فقرا بروید، نه آنکه آنان به سراغ شما بیایند. «تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» و نفرمود:«یأتکم الفقراء»

۵. انفاقِ پنهانی، از ریا و خودنمایی دور و به اخلاص نزدیک است و آبروی گیرنده صدقه را محفوظ نگه می‌دارد. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»

۶. انسان، غریزۀ سودجویی و خیرخواهی دارد؛ گرچه در مصداق گاهی به سراغ شر می‌رود. لذا پیامبران الهی، مصادیق و نمونه‌های خیر را برای انسان بیان کرده‌‏اند. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»

۷. کمک به فقرا، بخشی از گناهان صغیره را می‌‏بخشد «یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ». «سیئات» در قرآن در برابر گناهان کبیره آمده و به گناهان صغیره گفته می‏‌شود.

«إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ» «نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» «نساء، ۳۱»

۸. آنچه مهم است علم خداست، نه اطلاع و آگاهی مردم. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲ - تفسیر نور:

«لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ» هدایت یافتن آنان بر عهدۀ تو نیست، بلکه خداوند هر که را بخواهد (و شایسته باشد) هدایت می‌‏کند. و آنچه را از خوبی‌‏ها انفاق کنید، به نفع خودتان است. و جز برای کسب رضای خدا انفاق نکنید و (پاداش) آنچه از خوبی‌‏ها انفاق کنید به طور کامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:

در تفسیر مجمع‌البیان و کبیر فخر رازی، شأن نزول‌هایی برای آیه ذکر شده است که از مفاد آنها بر می‌‏آید که مسلمانان در انفاق به فقرای مشرک و غیر مسلمان شک داشتند، وقتی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله پرسیدند، این آیه نازل شد.

ضمناً در سیرۀ عملی پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و اهل بیت او علیهم‌السّلام نمونه‌‏های زیادی از کمک به غیر مسلمانان مشاهده می‌شود که حتّی برای کسانی که به آن بزرگواران ناسزا می‌‌گفتند و یا حقّ آنان را غصب کرده بودند، دلسوز و خیرخواه بودند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:

۱. از ایجاد فشار اقتصادی و ترک انفاق، برای ایمان آوردن کفّار استفاده نکنید. «لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ» «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۲. هدایت، توفیق الهی است که تنها شامل دلهای آماده می‌‏شود. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»

۳. رسیدگی به محرومان، یک وظیفۀ انسانی است. پس بر غیر مسلمانان نیز انفاق کنید. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۴. اسلام، مکتب انسان دوستی است و فقر و محرومیّت را حتّی برای غیر مسلمانان نیز نمی‏‌پسندد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۵. فایدۀ انفاق به خودتان باز می‌‌گردد و روح سخاوت را در شما زنده می‌کند. با انفاق از پیدایش اختلافات طبقاتی و انفجارهای اجتماعی جلوگیری شده و در جامعه ایجاد محبّت می‌گردد. انفاق مایۀ محرومیّت شما نیست، بلکه سبب مصونیّت شماست. «فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۶. جز برای خداوند انفاق نکنید. زیرا تمام فوائد و آثار این جهانی، دیر یا زود از میان می‌‏رود، ولی اگر انفاق برای خدا باشد، تا ابد از برکات آن بهره‌مند خواهید بود. «إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ»

۷. مال و دارایی خیر است. «ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ»

۸. در انفاق دست و دل باز باشید. زیرا آنچه انفاق می‌کنید، بدون کم و کاست بازخواهید گرفت. «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»

۹. بهره‌‏گیری در قیامت، زمانی است که هدف از انفاق تنها رضای خدا باشد. «إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ» «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳ - تفسیر نور:

«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» (انفاق شما باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا محصور شده‌اند. (به خاطر دین خدا، از وطن آواره و یا در جبهه‌‏های جهاد هستند.) توان حرکت و سفر در زمین را (برای تأمین هزینۀ زندگی و یا کسب سرمایه برای تجارت)ندارند. از شدّت عفاف و آبروداری، شخص بی ‏اطلاع آنها را غنی می‌‏پندارد، امّا تو آنها را از سیما و چهره‌هایشان می‌‏شناسی. آنان هرگز با اصرار از مردم چیزی نمی‌‏خواهند. و هر چیز نیکو و خیری را (به این افراد) انفاق کنید، پس قطعاً خداوند به آن آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:

در برخی از تفاسیر همچون تفسیر کبیر فخر رازی، مجمع‌البیان و قرطبی آمده که این آیه دربارۀ اصحاب صُفّه نازل شده است.

اصحاب صفّه تقریباً چهارصد نفر بودند که از مکّه به مدینه هجرت کرده و چون در مدینه خانه و کاشانه و آشنایانی نداشتند، در کنار مسجد پیامبر روی صُفّه (سکّویی بزرگ) زندگی می‌‏کردند و اینان همیشه برای جهاد در راه خدا آماده بودند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:

۱. فقرا، در اموال اغنیا حقّی دارند. «لِلْفُقَراءِ»

۲. باید به مجاهدان و کسانی که به خاطر فعالیّت‌‌های سیاسی برای مبارزه با طاغوت‌‏ها در محاصرۀ زندان‌‏ها و تبعیدگاه‌ها قرار دارند و مهاجران بی‌‏پناه و همۀ کسانی که در راه خدا دچار فقر شده و فرصت تلاش برای تأمین زندگی را ندارند، توجّه لازم صورت گیرد. «أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً»

۳. کسانی که می‌توانند با مسافرت و مهاجرت به نقطه‌ای دیگر زندگی خود را تأمین نمایند، نباید منتظر انفاق مردم باشند. «لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ»

۴. فقیران عفیف، پاکدامن و آبرودار، مورد ستایش خداوند هستند. «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ»

۵. فقرای گمنام و محترم، در اولویّت هستند. «تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ»

۶. حتّی اگر ضرورتی پیش آمد، باز هم سؤالِ با اصرار از مردم نداشته باشید. «لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً» تکدّی‌گری، ناپسند است.

۷. شرط انصاف نیست که گروهی خود و تمام هستی خود را فدا کرده و در محاصره قرار گیرند، ولی گروه دیگر حتّی از انفاق به آنان تنگ‌نظری داشته باشند. «لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا»

۸. بازنگری این آیه را که تمام کردم، هنوز قلم را به زمین نگذاشته بودم که شخصی وارد شد و روزنامه‌ای به دستم داد که از سیمای فرزانگان مطلبی نوشته بود. دیدم که با این آیه بسیار سازگار است.

آیت‌اللَّه میرزا علی آقا قاضی قدس سره استاد عرفان علّامه‌طباطبایی قدس سره را در نجف اشرف دیدند که از سبزی‌فروشی کاهوهای پلاسیده و نامرغوب را خریداری می‌کند، از او پرسیدند: چرا این کار را می‌کنی؟ فرمود: این مغازه‌‌دار شخص فقیری است، می‌خواهم به او کمک کنم، لکن میل دارم که هم آبرویش محفوظ بماند وهم به گرفتن مال بلا عوض عادت نکند! لذا این کاهوها را از او می‌خرم که به نوایی برسد و برای من فرق زیادی ندارد که کاهوی تازه مصرف کنم، یا کهنه.
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکارا انفاق می‌کنند، اجر و پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسی برای آنهاست و نه غمگین می‏‌شوند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴:

در تفاسیر صافی، مجمع البیان، قرطبی و کبیر فخر رازی آمده که این آیه در شأن حضرت علی علیه‌السّلام نازل شده است. هنگامی که آن حضرت فقط چهار درهم ذخیره داشت، یک درهم را در روز، یک درهم را در شب، سومین آن را مخفیانه، و چهارمین درهم را آشکارا در راه خدا انفاق نمود.

البته وعدۀ این آیه، شامل همۀ کسانی می‌شود که این گونه عمل کنند. چنین افرادی نه از فقر و تنگدستی بیم دارند، چون به وعده‌های خداوند ایمان داشته و به او توکّل می‌کنند، و نه به خاطر انفاق، اندوهگین می‌شوند، چون به رضایت الهی و آثار اخروی انفاق توجّه دارند.

شاید دلیل آنکه «لیل» بر «نهار» و یا «سر» بر «علانیه» مقدّم شده است، آن باشد که انفاق‌های پنهانی در دل شب ارزش بیشتری دارد. «تفسیر مراغی»

این آیه به منزلۀ جمع‏‌بندی چهارده آیه گذشته است که دربارۀ انفاق بحث می‌‏کرد.

موضوعی که هیچ موردی در قرآن اینگونه مفصّل بحث نشده است.

آثار انفاق بر کسی پوشیده نیست؛ از جمله: تعدیل ثروت و کم شدن اختلافات طبقاتی، ایجاد محبّت، شکوفایی روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند.

انفاق، علاوه‌بر انفاق مال و ثروت، شامل انفاقِ علم، آبرو و مقام نیز می‏‌شود.

کلمۀ انفاق، در لغت به معنای پر کردن گودال و در اصطلاح، به معنای پر کردن و بر طرف نمودن کمبودهای مالی است.

یادآوری این نکته لازم است که توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معنای گداپروری و رواج تکدّی‌گری نیست. زیرا در بسیاری از روایات، از کسانی که بدون داشتن نیاز، از دیگران درخواست کمک می‌‏کنند، مذمّت شده و از سوی دیگر بهترین نوع انفاق، در اختیار قرار دادن ابزار کار به جای پول دادن، معرفی شده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴:

۱. داشتن روحیّۀ انفاق و سخاوت مهم است، نه یکی دو بار انفاق آن هم از روی ترحّم. «یُنْفِقُونَ» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.

۲. تعیین نشدن اجر الهی، نشانۀ گستردگی آن است. «أَجْرُهُمْ»

۳. وعده‌های الهی، بهترین مشوّق انسان در کارهای نیک است. «فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ»

۴. آرامش و امنیّت، از برکات انفاق است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱۶، ص ۴۳۴ - ۴۳۹.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات۱۵۴تا۱۵۷

ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۴﴾

۱۵۴ - سپس به موسى كتاب (آسمانى ) داديم ، (نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند تكميل كرديم ، و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود در آن ) روشن ساختيم ، كتابى كه مايه هدايت و رحمت بود، تا به لقاى پروردگارشان (به روز رستاخيز) ايمان بياورند.

Then to Moses We gave the Book, complete for him who does good, and (to make) plain all things, and guidance, and mercy, so that they might believe in the ultimate meeting with their Lord. (154)

وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾
۱۵۵- و اين كتابى است پر بركت كه ما (بر تو) نازل كرديم ، از آن پيروى نمائيد و پرهيزگارى پيشه كنيد تا مورد رحمت قرار گيريد.

And We have sent down this blessed Book (the Holy Koran). Follow it and be cautious in order that you receive mercy, (155)

أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾
۱۵۶ - (ما اين كتاب را با اينهمه امتيازات نازل كرديم ) تا نگوئيد كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما (بر يهود و نصارى ) نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بيخبر بوديم .

lest you should say: 'The Book was sent down only to two parties before us; we are inattentive to their study. ' (156)

أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾

۱۵۷ - يا نگوئيد اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى شد از آنها هدايت يافته تر بوديم ، اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان براى شما آمد و همچنين هدايت
و رحمت او، با اينحال چه كسى ستمكارتر از آنها كه آيات خدا را تكذيب كردند و از آن روى گردانيدند يافت مى شود، اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى گردانيدند به خاطر همين اغراض بى دليلشان مجازات شديد خواهيم كرد.

Or (you say), 'Had the Book been sent down to us, we would have been better guided than they. ' Indeed a clear sign has now come to you from your Lord; a guidance and a mercy. And who is more harmful than he who belies the verses of Allah and turns away from them! We shall recompense those who turn away from Our verses with an evil punishment for their turning away. (157)

تفسیر
پاسخ قاطع به بهانه جويان :

در آيات قبل ، سخن از ده حكم اساسى و اصولى اسلام در ميان بود، كه در حقيقت زير بناى بسيارى از احكام اسلامى محسوب مى شود، و از تعبيراتى مانند: ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه (اين راه مستقيم من است ، از آن پيروى كنيد) و مانند آن بر مى آيد كه اين احكام ، مخصوص آئين و مذهب معينى نبوده ، بويژه اينكه تمام آنها از اصولى است كه عقل به روشنى ، آنها را تصديق و تاييد مى كند، و به اين ترتيب مضمون آيات گذشته بيان احكامى است كه نه تنها در اسلام بلكه در تمام اديان بوده است .
به دنبال آن در اين آيات ، مى گويد: سپس به موسى ، كتاب آسمانى داديم و نعمت خود را بر افراد نيكوكار و آنها كه تسليم فرمان ما و پيرو حق بودند كامل ساختيم (ثم آتينا موسى الكتاب تماما على الذى احسن ).
از آنچه گفتيم معنى كلمه (ثم ) كه در لغت عرب معمولا براى (عطف با تاءخير) مى باشد روشن مى گردد، و معنى آيه چنين خواهد بود، نخست به انبياى پيشين ، اين فرمانهاى همگانى و عمومى را ابلاغ كرديم ، سپس به موسى كتاب آسمانى داديم ، و اين برنامه ها و تمامى برنامه هاى لازم را در آن شرح داديم .
به اين ترتيب نيازى به توجيهات مختلف و احيانا ضعيف كه بعضى از مفسران گفته اند نخواهيم داشت .
ضمنا اين نكته نيز روشن شد كه (الذى احسن ) اشاره به تمام كسانى است
كه نيكوكارند و آماده پذيرش حق و قبول فرمان خدا.
(و در آن هر چيز كه مورد نياز بود، و در مسير تكامل انسان اثر داشت ، بازگو كرده ) (و تفصيلا لكل شى ء).
(و نيز اين كتاب ، كه بر موسى نازل شد، مايه هدايت و رحمت بود) (و هدى و رحمة ).
(تمام اين برنامه ها به خاطر آن بود كه در روز رستاخيز و لقاى پروردگار ايمان بياورند، و با ايمان به معاد، افكار و گفتار و رفتارشان پاك شود) (لعلهم بلقاء ربهم يومنون ).
ممكن است گفته شود اگر آئين موسى كامل بوده (آنچنان كه كلمه تماما از آن حكايت دارد) آئين مسيح و سپس آئين اسلام ، چه ضرورتى داشته است ؟!
ولى بايد توجه داشت كه : هر آئينى براى زمان خود، آئين جامع و كاملى است ، و محال است آئين ناقص از طرف خدا، نازل گردد، ولى همين آئين كه براى يكزمان كامل بود، ممكن است براى زمانهاى بعد، ناتمام و نارسا باشد، همانطور كه يك برنامه جامع و كامل براى دوره دبستان ، نسبت به دوره دبيرستان نارسا است ، و سر فرستادن پيامبران مختلف با كتب آسمانى متعدد، تا به آخرين پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و آخرين دستور منتهى گردد، نيز همين است ، البته هنگامى كه بشر آمادگى براى دستور نهائى پيدا كرد و دستور نهائى صادر شد، ديگر نيازى به آئين جديد نيست و درست همانند افراد فارغ التحصيل كه مى توانند بر اساس معلومات خود به پيشرفتهاى علمى از طريق مطالعه پيش بروند، پيروان چنين مذهبى نياز به آئين جديد نخواهند داشت و تحرك كافى را از همان آئين نهائى خواهند گرفت .
و نيز از اين آيه استفاده مى شود كه مسائل مربوط به قيامت در تورات اصلى به حد كافى بوده است ، و اگر مى بينيم در توراتهاى كنونى ، و كتابهاى وابسته
به آن جز در موارد نادرى اشاره به معاد و رستاخيز نشده است ، به نظر مى رسد كه بيشتر به خاطر تحريف يهود و دنياپرستانى بوده كه مايل بوده اند درباره قيامت كمتر سخن بگويند و كمتر سخن بشنوند.
البته در توراتهاى كنونى اشارات مختصرى به مساله قيامت شده است ، ولى به اندازه اى كم است كه بعضى مى خواهند بگويند يهود، اصولا به رستاخيز معتقد نيست ولى اين سخن به مبالغه شبيه تر است تا به يك واقعيت .
ضمنا بايد توجه داشت همانطور كه در جلد اول تفسير نمونه (صفحه 156) خاطر نشان ساختيم : منظور از ملاقات پروردگار كه در آيات قرآن آمده ، ملاقات حسى و رويت با چشم نيست ، بلكه يكنوع شهود باطنى و ملاقات روحانى است كه بر اثر تكامل انسان در رستاخيز صورت مى گيرد، و يا مشاهده پاداشها و كيفرهاى او در جهان ديگر است .
در آيه بعد، اشاره به نزول قرآن و تعليمات آن كرده و بحث آيه گذشته را تكميل مى نمايد و مى گويد: (اين كتابى است كه ما نازل كرده ايم ، كتابى است با عظمت و پر بركت و سرچشمه انواع خيرات و نيكيها) (و هذا كتاب انزلناه مبارك ) و (چون چنين است به طور كامل از آن پيروى كنيد، و پرهيزگارى پيشه نمائيد و از مخالفت با آن بپرهيزيد شايد مشمول رحمت خدا گرديد) (فاتبعوه و اتقوا لعلكم ترحمون )

در آيه بعد، تمام راههاى فرار و بهانه جوئيها را به روى مشركان بسته ، نخست به آنها مى گويد: (ما اين كتاب آسمانى را با اين امتيازات نازل كرديم تا نگوئيد كه تنها بر دو طايفه پيشين (يهود و نصارى ) كتاب آسمانى نازل شده ، و
ما از بحث و بررسى و مطالعه آنها غافل بوده ايم ، و اگر از فرمان تو سرپيچى كرديم به خاطر اين بوده است كه فرمان تو در دست ديگران بود و به دست ما نرسيد)
(ان تقولوا انما انزل الكتاب على طائفتين من قبلنا و ان كنا عن دراستهم لغافلين )
در آيه بعد همان بهانه به صورت دامنه دارتر و آميخته با ادعا و غرور بيشتر از آنها نقل شده است ، و آن اينكه ، اگر قرآن بر آنها نازل نمى شد، ممكن بود ادعا كنند ما بقدرى براى انجام فرمان الهى آمادگى داشتيم كه هيچ ملتى به اندازه ما آمادگى نداشت : (و اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى شد، ما از همه آنها پذيراتر و هدايت يافته تر بوديم ) (او تقولوا لو انا انزل علينا الكتاب لكنا اهدى منهم )
در حقيقت ، آيه قبل ، منعكس كننده اين بهانه بود كه اگر ما به راه نيامده ايم بر اثر بيخبرى از كتب آسمانى بوده و اين بيخبرى معلول آن بوده است كه اين كتب بر ديگران نازل گرديده ، اما اين آيه منعكس كننده حس خود برتربينى آنها و ادعاى بى اساسى است كه در مورد امتياز نژاد عرب بر ديگران داشته اند.
نظير همين معنى در سوره فاطر آيه 42 از قول مشركان به صورت يك مساله قاطع نه به عنوان يك قضيه شرطيه نقل شده است ، آنجا كه مى گويد: (مشركان با نهايت تاكيد قسم ياد كردند كه اگر پيامبرى به سوى آنها بيايد از تمام امتها هدايت يافته تر خواهند بود).
و به هر حال قرآن در برابر اين ادعاها مى گويد: خداوند تمام راههاى
بهانه جوئى را بر شما بسته است زيرا آيات و دلائل روشن از طرف پروردگار براى شما آمد، آميخته با هدايت الهى و رحمت پروردگار) (فقد جائكم بينة من ربكم و هدى و رحمة ).
جالب اينكه به جاى تعبير به كتاب آسمانى ، تعبير به (بينه ) شده است ، اشاره به اينكه اين كتاب آسمانى از هر نظر روشن و روشنگر و آميخته با دلائل قاطع است .
(با اين حال آيا كسى ستمكارتر از آنها كه تكذيب آيات خدا مى كنند و از آن اعراض مى نمايند پيدا مى شود؟) (فمن اظلم ممن كذب بايات الله و صدف عنها)
(صدف ) از ماده (صدف ) (بر وزن حذف ) به معنى اعراض كردن شديد و بدون تفكر از چيزى است ، اشاره به اينكه آنها نه تنها از آيات خدا روى گردانيدند بلكه با شدت از آن فاصله گرفتند، بدون اينكه درباره آن كمترين فكر و انديشه اى به كار برند. گاهى اين كلمه به معنى جلوگيرى كردن و ممانعت ديگران نيز آمده است .
در پايان آيه ، مجازات دردناك اين گونه افراد لجوج و بى فكرى كه مطالعه نكرده حقايق را به شدت انكار مى كنند و از آن مى گريزند حتى سد راه ديگران مى شوند، در يك جمله كوتاه و رسا بيان كرده مى گويد:
(به زودى كسانى را كه از آيات ما روى مى گردانند، گرفتار مجازاتهاى شديد خواهيم كرد، و اين به خاطر همان اعراض بى رويه و بى دليل آنها است )
(سنجزى الذين يصدفون عن آياتنا سوء العذاب بما كانوا يصدفون )
(سوء العذاب ) اگر چه به معنى (مجازات بد) است ، ولى چون مجازات بد، مجازاتى است كه در نوع خود شديد و فوق العاده دردناك باشد، بسيارى از مفسران آن را به (مجازات شديد) تفسير كرده اند.
تكرار جمله (يصدفون ) در هنگام بيان كيفر اينگونه اشخاص ، به خاطر روشن ساختن اين حقيقت است كه تمام گرفتاريها و بدبختيهاى آنان از اينجا سرچشمه مى گيرد كه بدون فكر و مطالعه از حقايق ، رويگردان مى شوند، و اگر حداقل به عنوان يك شخص ‍ جستجوگر و در حال شك به خود اجازه مطالعه مى دادند هيچگاه گرفتار چنين عواقب دردناكى نمى شدند.

امام خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران و کارگزاران حج؛
حج، میقاتی بین‌المللی و میعادی جهانی با منافع متعدد دنیوی و اخروی
۲۷ /اردیبهشت/ ۱۴۰۲

بخشی از وصیت‌نامه شهید علی هاشمی فرمانده قرارگاه سری نصرت | شهادت: 4 تیر سال 1367 جزیره مجنون

و ای امّت مسلمان ... بدانید که این منافقان هرگاه قدرت به دستشان بیفتد، آن چنان با شما رفتار می‌کنند که مغولان با ایرانی‌ها کردند. به قول امام عزیزمان که می‌فرمایند: منافقین از کفار بدترند، به راستی چه سخن درستی است؛ چون این منافقان هستند که خون شهیدان ما را پایمال می‌کنند ...
ای امّت شهید پرور ایران، ما رفتیم، ولی مسئولیّتش را بردوش یک به یک شما گذاشتیم و آن رسوای منافقین است و حفاظت از خون شهدا ...
شما همیشه خون ما را زنده نگه دارید، تا اسلام زنده بماند...

ای امّت شهید پرور، هرکس به دست این منافقان شهید بشود، بدانید خار چشم آنان بوده و چون مانعی بوده
با شهید کردن، این مانع را از سرراه برداشته اند، ولی نمی دانند، خون شهیدان مانعی دیگری شود سر راه آنها ...

و وصیّتی دیگر، ای امّت شهیدپرور، فقط توجّه داشته باشید که شما مانند اهل کوفه نشوید، مردم کوفه امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند، ولی او را با سراز بدن جداشده، به مهمانی پذیرفتند و شما که مولایمان و نور چشممان خمینی عزیز رادعوت کردید.

همه با هم ندا سر دادید، حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله، مبادا از این عقیده بر گردید که اهل کوفه هستید.

مبادا شیطانک‌ها شما را بفریبند، همین طوری که ابن زیاد لعنت الله به وسیله ی زر و زور مردم کوفه را به پیمان شکنی در تاریخ ثبت کرد.

و شما ای منافقان! ای کسانی که فریب زرق و برق دنیا را خورده اید، آیا هیچ گاه فکر کرده اید که برای چه این کارها را که مورد خشم خداوند است، انجام می دهید؟

آیا هیچ‌گاه فکر کرده‌اید که سرانجام این کارها به کجا می‌کشد؟ شما که طاقت ایستادگی در مقابل تیغ حزب الله را ندارید، پس بیایید به سوی نور و توبه کنید ...

شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال64

بخشی از وصیت‌نامه:

فقط نگذارید حرف امام به زمین بماند. همین

شهید «حسن ترک»
12 مهر 1341 در همدان چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و عازم جبهه شد. سرانجام دوم اسفند 1364 طی عملیات والفجر هشت در حالی که مسئوليت طرح و عمليات تيپ انصارالحسين (ع) را بر عهده داشت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

بخشی از وصیت‌نامه:
برادران و خواهران! توصيه شديد می‌کنم به شما در تربيت نسل خردسال و نوجوان زيرا كه تضمين آينده اسلام است. اين غنچه‌های نشكفته را دريابيد و شما هستيد كه از اين افراد می‌توانيد بزرگان فردا را بسازيد از اين زمينه‌های مناسب براي رشد كه شكل نگرفته استفاده كنيم و طبق احكام خدا شكل دهيم، پدران و مادران در آشنايی فرزندانشان با قرآن و جلسات و برنامه‌های مذهبی بكوشيد و تشويقشان كنند...

https://harimeharam.ir/shahid/483

بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم شهید علی یزدانی (علی امینی)

تاریخ شهادت: 03/01/1394 ... محل شهادت: عراق

اینجانب علی یزدانی، فرزند غلامحسین در صحت کامل جسمی شهادت می‌دهم به وحدانیت خدا و صدق کلام پیامبران و راستی و درستی چهارده معصوم علیهما السلام و نیز باور دارم که تنها راه سعادت و خوشبختی انسان ها پیروی از ائمه در سایه ولایت فقیه مطلقه می‌باشد ...

بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم شهید مرتضی کریمی (ابوحنانه)

شهادت: 21/10/1394 در خانطومان - سوریه

 از تمامي دوستان و آشنايان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامين مقام معظم رهبري گوش فرا دهند تاگمراه نشوند زيرا ايشان بهترين دوست شناس و دشمن شناس است ...

https://www.golzar.info/326753

https://harimeharam.ir/shahid/113

شهید محمد حسین آهنگ

شهید مهرداد حسین‌پور

شهید محمدعلی نقاشیان

شهید مجید صادقی

شهید محمود خوشبین

شهید محمودرضا قنبریان علویجه

شهید محمود شیری

شهید منوچهر علیئی

شهید مسعود احمدی‌نژاد

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم , سورۀ بقره , تفسیر نور , انفاق , تفسیر سوره مبارکه انعام , تفسیر , سوره مبارکه انعام , سوره انعام , دنیوی , اخروی , شهید علی هاشمی , منافقان , منافقین از کفار بدترند , خون شهیدان , شهید احمدرضا احدی , نگذارید حرف امام به زمین بماند , شهید حسن ترک , تربيت نسل , آينده اسلام , تضمين , شهید مدافع حرم , شهید علی یزدانی , شهید مرتضی کریمی , , تنها راه سعادت , خوشبختی , خانطومان , سوریه , شهید محمد حسین آهنگ , شهید مهرداد حسین‌پور , شهید محمد علی نقاشیان , شهید مجید صادقی , شهید محمود خوشبین , شهید محمود رضا قنبریان علویجه , شهید محمود شیری , , شهید منوچهر علیئی , شهید مسعود احمدی‌نژاد , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 77 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 764
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1099
:: باردید دیروز : 1124
:: بازدید هفته : 1099
:: بازدید ماه : 25184
:: بازدید سال : 194630
:: بازدید کلی : 194630

RSS

Powered By
loxblog.Com